تمایلی که اخیرا برای نگاه به گذشته وجود دارد با گذشته به مثابه ساختاری چندوجهی با منظر و امکانات نامحدود برخورد میکند. سوالاتی که در این جا باقی میماند این است که چه زمانی رخدادی بیزمان( ازلی) و گذشتهای معلق شروع به تکهتکه شدن به پاره تنظیماتی میشوند قابل به ضبط و یاد آوردن؟ و چه کسی آنها را معنی میکند؟
اینکه ما چگونه در واقعیت گذشته و تاریخ را تجربه میکنیم؟ آیا این قرارگیری به خاطر استمرار نیازمان به خلق خاطره صورت میگیرد؟ چه زمانی گذشته به تاریخ تبدیل میشود؟
این نمایشگاه پنج هنرمند معاصر، که آثارشان با مضامین بالا از جهات مختلفی مرتبط است را کنار هم مینشاند . این آثار صرفا ما را به صورت یکنواخت به گذشته ارجاع نمیدهد بلکه بیشتر آثاری است بر پایهی وابستگیها ، امیال ، ترسها و تاثیرات درونی و جمعی که بوسیلهی تصاویر و داستانهایی که در زمان حال به ذهن خطور میکنند شکل گرفتهاست. با این وجود این آثار بیشتر به قسمتی از تاریخ باز میگردند که از درون گذشته بیرون آمده، تاریخی که شکل معینی ندارد اما به عنوان موضوعی کاملا وابسته به زمان حال نقش بازی میکند، تاریخی که میتواند در هر زمانی اینجا و اکنون را واکاوی کرده ،بازبینی کرده و به شکل تازهای مرور کند . هنرمندان فعالانه در بافتار همواره متغیر “اکنون”، به بازگوکردن و بازتعریف و مذاکره ی مجدد معناها میپردازند.
آن ها در جست و جوی حاشیهها هستند، جایی که ارجاعات و روایات گوناگون تکثیر میشوند، جایی که منشاهایِ حرکتی مسیری ساده و مشخصی نداشته و جایی که قصهها هم پوشانی دارند.تمرکز آنها بر تفاوتهای جزئی است.
هنرمندان با استفاده از فرم های گوناگون بیان هنری، تفاوتهای سوژه-محوری را از تاریخ پدید میآورند. آنها خوانش هایی از روایت های هنرمندانه را ارایه می کنند که به ما نازل شده است ـ چه از نظر نحوهی خلق و ساخته و پرداخته شدن و چه از منظر راه هایی انتشار می یابند. آنها به چگونگی ساخت تاریخ هایی مشخص و عواملی که از آنها نگداری می کنند، نگاهی دوباره کرده و به جای تمرکز بر بازسازی روایاتی خاص، خوانشهای متفاوت و نو از آنها پیشنهاد می دهند در حالی که هم زمان، فضایی پر تنش را می سازند که در آن روایتها در میان ما حیات می یابند