«متوالی» از همنشینی موقعیتهای اجرایی متنوعی پدید آمده است: از خطابه (لکچر) تا اجراهای تعاملی و چندرسانهای. اجراهایی که یا در حال ساختهشدن و بازنگری هستند و/ یا در مرحلهی آزمودنِ ایده اجراییشان در مواجهه با مخاطب.
متوالی در ده شب از ۲۵ بهمن تا ۶ اسفند ۹۸ در گالری والی برگزارشد. این رویداد علاوه بر اجرا، شامل گفتگو، ارائهی روند پژوهشی، نمایش ویدئو و مستنداتی از اجراها و تجربیات پیشین اجراگران نیز بود.
هنرمندان: لیلا احمدیآباده، بهادر امیرحسینی، شهاب انوشا/محسن خدری، راحله بهرامی/ فرنوش اللهوردی نیک، کسرا پاشایی، ساغر حسینپور، گروه اجرایی عرصه، فریده براتی/ راهله تعبدی، نغمه معنوی، ماهور میرشکاک.
چند روایت تمام/ ناتمام «دربارهی ما» کاری از گروه عرصه است. این گروه در تاریخ جمعه ۲۵ بهمن، از ساعت چهار تا شش عصر، مستنداتی ویدیویی را از فعالیت و تمرینهای خود نمایش دادند. از ساعت شش تا هفت نیز اجرای گروهی خود را ارائه کردند. اجرایی که در آن هرکدام از اعضا قصهی زندگی خود را میگوید.
این اجرا هفت اجراگر دارد و اجراگران شامل افراد بهاصطلاح معلول ذهنی و بهاصطلاح عادی است که هریک قصههایی از زندگیشان را تعریف میکنند.
طرح و ایده: علی عسگری | کارگردانها: لیلا جلالیان، حمیدرضا حمیدی | مشاور کارگردان: میعاد نوحهخوان | دستیار کارگردان: سجاد طاهری | تهیهکننده: انجمن حمایت از معلولین ذهنی هفتتیر
اجراگران به ترتیب حروف الفبا: امیرحسین تراب احمدی | لیلا جلالیان | حمیدرضا حمیدی | محمد نوید ذبیحی | احسان صالحی | زهرا صفرعلی خانی | علی عسگری | محمد غلامی مایانی
با تشکر از :دنیز شیرازی | شهاب عباسی | سارا جلالیان | مهدی قره جه داغی | لیلیان محمدعلی
گروه عرصه از تهران، متشکل از فعالان / پژوهشگران حوزه تئاتر و جامعه، هدایت و برنامهریزی مجموعه فعالیتهای گروه نمایش را در انجمن حمایت از معلولان ذهنی هفتتیر (همایون) بر عهده دارد. هسته مرکزی این گروه، لیلا جلالیان، حمیدرضا حمیدی و میعاد نوحهخوان، طراحی تمرینهای نمایشی، اجرای نمایش و برگزاری رخدادهای اجتماعی گروه (بهاصطلاح معلولان ذهنی) را هدایت میکنند.
آموزش حرفهای هنرمندان، بسط و توسعه گفتمان انتقادی درباره هنرهای اجرایی و همچنین مشارکت با مراکز و پروژههای پیشرو در حوزه هنرهای نمایشی و اجرایی از اهداف گروه عرصه است. در واقع گروه عرصه پلی ارتباطی میان افراد دارای معلولیت ذهنی با هنرمندان، متخصصان درزمینهٔ آموزشهای ویژه توانبخشی و همچنین جامعه شناسان است.
گروه عرصه هرگونه فعالیت هنری با معلولان را نهتنها از منظر خلاقانه آن قابلتوجه میداندُ بلکه آنها را الهامبخش کارهای هنری و تأملات اجتماعی نیز به حسابی میاورد. سعی آنها بر این است که خواستهها، ایدهها و خلاقیتهای افراد دارای معلولیت ذهنی را اجرایی کنند. بهبیاندیگر، همه پروژههای گروه از خواستهها، ایدهها و پیشنهادهای اعضا با همکاری دیگر هنرمندانی برآمده که بهطور فعال در فرآیند خلق شرکت میکنند.
«اقتصادِ فضا» کاری از محسن خدری/شهاب انوشا در روز یکشنبه ۲۷ بهمن بود که در دو نوبت پنج و هفت عصر به مدت یک ساعت اجرا شد. اقتصادِ فضا به سؤالاتی چنین میپردازد:
« فضا از کجا شروع میشود و چگونه آن را ادراک میکنیم؟ نسبت حرکت با فضا را چگونه میسنجیم؟ چگونه میتوان فضا را دستکاری کرد؟ و … »
۱: فضا از کجا شروع میشود و چگونه آن را ادراک میکنیم؟ نسبت حرکت با فضا را چگونه میسنجیم؟ چگونه میتوان فضا را دستکاری کرد؟
۲: بخش عمدهای از دانش ادراکی ما از فضا بهواسطهی حرکت به وجود میآید، هم از حرکتهای بدنی و هم از برهمکنش با اجسام متحرک. بر این اساس میتوان گفت میان بدن و فضای پیرامونش همواره نوعی پیوستار وجود دارد که آنها را به یکدیگر گره میزند.
پرداختن به مختصات این پیوستار سهم ما از پروژهی متوالی در فضای گالری والی است.
شهاب انوشا
اجراگر و دراماتورژ، فارغالتحصیل ادبیات نمایشی دانشگاه تهران و مطالعات اجرا از دانشگاه هامبورگ. در حال حاضر ساکن برلین و عضو کُلِکتیو tehran re:public که پیرامون تجربه و تولید در حوزهی اجرا فعال است.
محسن خدری
فارغالتحصیل کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران.است. او کار هنری خود را از سال ۱۳۸۸ با بازیگری تئاتر آغاز کرد و از سال ۱۳۹۴ بهصورت متمرکز در حوزهی رقص فعالیت میکند. از اجراهای اخیر او به عنوان کورئوگرافر میتوان به «بدنمندی: الف» و «Tiller» اشاره کرد.
دوشنبه ۲۸ بهمن، مجموعه ویدیوهایی از «آرشیو ویدیویی پارکینگ» به انتخاب امیرعلی قاسمی در گالری والی به نمایش در آمد.
دوقطبیهای منسوخ همچون تخته سهلای پوسیده، روایتی از بهادر امیرحسینی، وکیل پایهیک دادگستری است. او در تاریخ سهشنبه ۲۹ بهمن به بازخوانی یکی از پروندههایش پرداخت. این اجرا در دو نوبت پنج و هفت عصر به مدت حدود سی دقیقه اجرا شد.
دوقطبیهای منسوخ، ماجرای یک پرونده قضایی است که بهادر امیرحسینی، وکیل احد از چهل شاکی آن پرونده بود. ماجرا از توقیف یک سانتافه، به قیمت ۲۴۰ تومان شروع شد که در اثنای کار به ۹۰۰ و حتی یک میلیارد تومان هم رسید. اولین دوقطبی در اینجا شکل میگیرد. یک دوقطبی پوسیده! دوقطبی دیگر جشن باقلواخوری با موکل در قزوین است که از عیش خوردن آن به خشکی باقلوای یزد لعنت میفرستند و دوقطبی پوسیده دیگر شکل میگیرد. باز به جلو میرویم و موکل در نقش فردینان، کاراکتر مخلوق سلین در رمان «مرگ قسطی» علیه پدر عصیان میکند و او را مورد ضرب و شتم قرار میدهد. سلین خود مولد یک دوقطبی است. با کی؟ با ژان پل سارتر! یک دوقطبی دیگر هم شکل گرفت. نوسان بازار، ارز و اضطراب موکل خود منجر به زایش چند دوقطبی دیگر میشود. دستآخر به عدالت میرسیم! یکسوی آن برندهی حکم قاضی است و یکسوی آن بازنده.
بهادر امیر حسینی: وکیل پایهیک دادگستری، عضو تحریریه مجلهی کرگدن، علاقهمند به رُمان و رماننویسهای آرژانتینی، فوتبال و سزار منوتی!
ممکن – نسخهی وارث، کاری از نغمه معنوی است که در تاریخ چهارشنبه ۳۰ بهمن در دو نوبت پنج و هفت عصر به مدت چهل دقیقه اجرا شد. نغمه معنوی در این اجرا به روابط قدرت در نقشهای اجتماعی اعضای تشکیلدهنده خانواده پرداخته است.
«وارث» نسخهای از اجرای «ممکن» است که اولین بار در شهریور ۹۸ اجرا شد.این اجرا تأنی است بر روابط نسبی قدرت میان والد-فرزند. هرچند میتوان گفت نغمه معنوی قالب نسبت والد-فرزند را به کار بسته تا نگاهش به مسئلهی سلطهی سیاسی/اجتماعی را منتقل کند و برای این کار از زبانهای گوناگون مانند علوم اعصاب و روان، تأثیرات عوامل ژنتیکی و تجربیات فردی خود وام گرفته است.
نغمه معنوی اجراگر، نویسنده و بازیگر تئاتر ساکن تهران است. او مدرک کارشناسی خود را در رشتهی تئاتر را از دانشگاه هنر تهران دریافت کرد، دورههای آموزشی درباره گونههای متنوع هنرهای اجرایی به رویکرد هنری او شکل داده است. نغمه معنوی، بهعنوان اجراگر/بازیگر، همیشه به دنبال گسترهی وسیعی از تجربههای اجرایی بوده است، بهعنوان کارگردان / نویسنده، پیشتر در حیطه تئاتر اشیاء فعال بود و در کارهایش رابطه میان بدن اجراگر و اشیاء را مطالعه میکرد. اما در چند سال اخیر تمرکزش بیشتر بر اشکال متنوع فرم لکچر- پرفورمنس است و کنجکاوی محوریاش حول موضوعاتی همچون ساختار قدرت در روابط انسانی است.
قصهی متحرک، اثری زمانمند و تعاملی از لیلا احمدی است که در روز پنجشنبه یکم اسفند از آن رونمایی شد. این کار بهدفعات محدود و با رزرو قبلی در محیط گالری در دسترس بود.
لیلا احمدی فارغالتحصیل نمایش عروسکی از دانشگاه هنر است. پیشازاین در مقام نویسنده با نمایشهای «خانهی زهدان»، «در ما زندگی میکنند» و «بههرحال شکست خوردم» در جشنوارههای مختلف حضورداشته و دو نمایش «همسایهها فکر میکنند کسی اینجا نیست» و «جوینده» را کارگردانی کرده است.
کسرا پاشایی در روز یکشنبه، چهارم اسفند کاری را با عنوان «کَر و شنوا آیا یکساناند؟» در چهار نوبت چهار- پنج – شش و هفت عصر اجرا کرد.
کر و شنوا آیا یکسانند؟ | کسرا پاشایی، زينب صادقي كاجي ، پدرام صادق بيگى
«پنبه اندر گوش حِس دون کنید
بند ِ حس از چشم خود بیرون
کنید
پنبه آن گوش سِر، گوش سَر است
تا نگردد این کر، آن باطن کر است
بیحس و بی گوش و بیفکرت شوید
تا خطاب اِرجِعی را بشنوید»
کسرا پاشایی فارغالتحصیل آهنگسازی از هنرستان موسیقی تهران ۱۳۸۴ است. از سال ۱۳۸۵، آهنگسازی در شاخهی موسیقی معاصر و موسیقی الکترونیک دنبال کرده است. او برای مدیومهای تجسمی، اجرا، رقص معاصر، تئاتر و فیلم آهنگسازی و طراحی صدا میکند. همچنین از سال ۸۹، به اجرای آثار ساند آرت نیز مشغول است.
آشکار کردن فاز پنهان (فاز ۱)، بخشی از یک پروژه بلندمدت رقص است که قرار بوپ دوشنبه ۵ اسفند، ساعت ۷، توسط ساغر حسین پور و گروهش اجرا شود که دلیل مساپل مرتبط با بیماری کروناُ این اجرا لغو شد.
آشکار کردن فاز پنهان(فاز ۱)، بخشی از یک پروژه بلند مدت رقص، ارائه خواهد شد.
ساغر حسین پور (م. ۱۳۶۴ تهران ) در ۲۰ سالگی فعالیت خود در زمینه رقص را درحالیکه دانشجوی رشته اقتصاد بود، بهصورت تجربی آغاز کرد. دریافت بورسیه، فرصت رزیدنسی، فستیوال و فضاهای گروهی آموزشی در تهران، آلمان، اتریش، چک و اسلواکی او را به طرح سؤال و پیگیری پروژهای کشاند که تا همین امروز ادامه دارد و بخشهایی از آن در قالب اجرا نیز با تماشاگر به اشتراک گذاشته شده است. او در کنار مطالعه فضا و معماری، طراحی وضعیتهای فیزیکی، یا دستکاری و ایجاد اختلال در فضاهای حاضر و آماده شهری را مسیری برای تحریک هوشیاری بدنی و تولید حرکتهایی بلادرنگ و وابسته به لحظه میداند، که درعینحال به گشودن پرسشهایی درباره فعل رقص نیز میپردازد.
پروژههای شخصی (مؤلف اثر):
آشکار کردن فاز پنهان (۲۰۱۹)، آلمان، تهران| وضعیت تکهتکه (۲۰۱۸-۲۰۱۹)، تهران، استانبول و ازمیر | کرم خاکیها از جاده عبور میکنند (۲۰۱۷-۲۰۱۸)، آلمان، براتیسلاوا، پراگ پ | این درباره من نیست (۲۰۱۶)، تهران | وضعیت دوم (۱۶-۲۰۱۵)، تهران
در آخرین روز «متوالی» راحله بهرامی و فرنوش الله وردی نیک اجرایی داشتند که خود آن را نوعی _ تعریف | نسبت | بازتعریف _ میدانند.
اجرای روز سهشنبه ۶ اسفند، «tag/تگ» به صورت لایو از اینستاگرام نیومدیا، پروژهی متوالی و گالری والی پخش شد. این اجرا به دلیل شرایط پیش آمده بدون تماشاگر انجام شد و صرفا از طریق مجازی از ساعت ۶ عصر قابل دیدن بود.
راحله بهرامی (۱۳۶۸) اجراگر و گرافیست است. پروژههای او تلاشی ست برای طرح سؤالاتی درباره بدن در برقراری نسبت در انواع بافتار.
فرنوش اللهوردی نیک (۱۳۶۸) فارغالتحصیل رشتهی معماری است. او در پروژههای خود به پرسشگری تجربی و پژوهش درباره حرکت، بدن و معماری و نسبت آنها میپردازد.
اثری شنیداری به نام «بعد- از- ظهر» از ماهور میرشکاک که از جمعه ۲۵ بهمن تا سهشنبه شش اسفند در بازه زمانی چهار تا هشت عصر نشان داده شد
«برای شنیدنِ قطعههای مستند قاعدهای تعیین نشده است.»
ماهور میرشکاک لیسانس نقاشی خود را از دانشکدهی هنرهای زیبای تهران دریافت کرده و از سال ۱۳۹۴، درزمینهی اجرای پروژههای چندرسانهای، فیلمسازی و طراحی صدای فیلم/ ویدئو فعالیت دارد.
«*» ، پروژهی در جریانی از فریده براتی و راحله تعبدی است که از پنجشنبه یکم اسفند تا سهشنبه شش اسفند در محیط گالری والی آغاز و ادامه داشت و بخشهایی از پروسه شکلگیری کار در این مدت قابلمشاهده بود.
پروژهی «*»(به یونانی: asteriscus) یک نویسه است که به خاطر شباهت ظاهریاش به شکل ستاره به این نام خوانده میشود.
فریده براتی دانشآموختهی رشتهی گرافیک دانشگاه سوره است. از سال ۱۳۸۵، به طراحیگرافیک مشغول بوده و از سال ۱۳۹۴ فعالیت خود در حوزه پرفرمنسآرت را آغاز کرده است.
راهله تعبدی فارغالتحصیل کارشناسی ارشد رشته کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران است. او از سال ۱۳۹۰ فعالیت در حوزه رقص و اجرا را آغاز کرد. از سری اجراهای او، میتوان به سولوی «جهش بزرگ» و «attach» نام برد. او اکنون درزمینهی بازیگری تئاتر نیز فعال است.
بازخوردها
نوید سلاجقه متنی درباره اجرای گروه تئاتر عرصه در اولین روز پروژهی متوالی نوشته است که در وبسایت پروژه پوئتیکا منتشر شد. برای خواندن مطلب روی لینک زیر کلیک کنید: